![]() |
مقاومت در برابرشکنجه های یانکی ها با توکل برخدا
این بار شکنجه گران یک شیئی مانند گلوله، به زور در دهانم گذاشتند و با طپانچه مانندی در دهانم شلیک کردند که از قسمت تحتانی بدنم خارج شد. پس ازاین عمل وحشیانه، به مدت نیم ساعت تمام بدنم می لرزید و مجدداً حالم منقلب شد. آن روز هم به همین منوال سپری شد، اما در تمام این مدت یاد و ذکر خدا بود که باعث تقویت روحیه من و استقامت در برابر یانکی ها می گردید. |
x □ - » |